نگاشته شده توسط: آریو شعبانی | سپتامبر 2, 2008

مدیریت فکر – تئوری دعوا

شما با دوست سابقتان همکارتان یکی از روسای محل کارتان یا مثلا حتی یک استاد دانشگاه دعوایتان شده. اعصاب شما ناراحت است. حس ناامنی شمارا گرفته و صرف نظر از اینکه طرف مقابل شما ضعیف بوده یا قوی شما نگران عواقب این دعوا هستید. دعوا چیست؟ چرا بوجود می‌آید؟ چگونه میشود از آن پرهیز کرد؟ فرق آن با مبارزه سالم چیست؟ در یک نزاع و دعوا چکار باید بکنید؟ چطور میتوان پیروز شد یا درواقع کمترین خسارت را دید؟

دعوا چیست؟

بارها در زندگی ما انسانها مبارزه شکل می‌گیرد. اما جایی که مبارزه ناهنجار میشود به دعوا تبدیل میشود. دو بوکسور تا وقتی روی رینگ مشت میزنند مبارزه میکنند. به این میگویند مبارزه دو بوکسور معروف در ورزشگاه فلان. اما همینها وقتی از ورزشگاه بیرون آمدند و سر نتایج مبارزات آنروز باهم بحثشان بشود و کار به مشت زنی در خیابان بکشد…. دعوای دو بوکسور معروف در خیابان. پس دعوا نتیجه ناهنجاری در مبارزه است.

از دعوا بپرهیزید

دعوا حد و حدود شما را نمایان می‌کند. سوال: آیا شما میدانید میزان قدرت نظامی برزیل چقدر است؟ عمه‌من هم از این موضوع خبر ندارد. اما اگه از حضرت عمه خانم سوال کنم قدرت نظامی اسرائیل چقدر است حتما سخنرانی مفصلی خواهند کرد. واقعیت اینه که در دنیای نیروهای نظامی کشورهایی که یکسره دعوا میکنند نیروی نظامی آنها آشکار است. مثلا آمریکا ایران اسرائیل روسیه. اما برزیل؟ کانادا؟ استرالیا؟ فقط باید از کارشناسان نظامی در مورد نیروی آنها تحقیق کرد. چون زیاد مشخص نیست. دست کم در مقایسه با کشورهایی گفتم بیشتر دعوا میکنند. پس از دعوا بپرهیزید تا نقاط ضعف و قدرت شما و حد و حدودتان پنهان بماند.

دعوا را سریع تمام کنید

وگرنه کار بیخ بر میدارد. تمام کردن دعوا هنر پیچیده‌ای هست و در این بحث نمی‌گنجد. باید بگم اگر ذره‌ای از این هنر در خاورمیانه وجود داشت جنگ ایران و عراق ۸ سال و جنگ فلسطین و اسرائیل دهها سال طول نمی‌کشید. یک استراتژی که بعضا جواب میدهد استراتژی بزن و فراموش کن هست. در دعوا سر و صدای زیادی راه بیاندازید. بعد که خوب جمعیت تشکیل دادید و حواس طرف مقابل را با معرکه گیری خود پرت کرده‌اید یکباره یک مشت بیاندازید. بعد به حالت قهر از جمعیت دور بشوید. همین. البته اگر کار به روز بعد نکشد و حریف پی قضیه را نگیرد شما برنده شده‌اید. مثلا در یک اداره نظافتچی از عمد برای تمسخر یکی از کارمندان چایی را روی کاغذهای ایشان میریزد. کارمند لیوان چای را از روی کاغذ برداشته و شروع به دعوا و لفاظی با نظافتچی میکند. ادامه این بحث میتواند از نظافتچی یک فرد زحمتکش و مظلوم و از کارمند یک فرد خودخواه و بی‌ملاحظه و حتی شایسته اخراج درست کند. بجای اینکار ممکن است تکنیک بزن و فراموش کن جواب بدهد. لیوان رو برمیدارد میکوبد روی سینی طوری که همه متوجه بشوند. بعد با صدای بلند میگوید «فقط از جلوی چشمم برو! همه زحماتم رو خراب کردی». حالا اگه نظافتچی حیا کنه و طولش نده و بره قضیه به نفع کارمندی که کاغذهاش خیس شده تمام میشه. از این راه حلها زیاد هستند. بهرحال قائله را سریع ختم کنید.

وقتی دعوا تمام نشد

اما اگر همه‌ی هنر شما برای پایان دعوا نتیجه نداد چی؟دعوا تمام نشده. پای شما گیره. این چیزیست که شمارو نگران کرده. چون وقتی دعوا شروع میشه ابعاد اون دست شماست تا وقتی تمامش کنین. ولی وقتی حریف میدان رو ترک کرد دیگر ابعاد دعوا دست شما نیست. پس باید استراتژيهای دیگری ترتیب داد.

ناهنجاری یعنی بی‌نظمی

بی‌نظمی با رفتار تصادفی توام بوده و اتفاقات تصادفی غیر قابل پیش‌بینی هستند. در دانشگاه پسری از شما جزوه خواسته‌(فرض میکنیم شما دختر هستید. راستش اول خواستم این رو برای یک پسر بنویسم بعد گفتم بدنیست یخورده فمینیست باشم!). بعدهم به شما علاقه مند شده و شماره‌تلفن شما را به حالت مشکوکی خواسته‌. لابد به بهانه‌ اینکه سریعتر جزوه رو به شما برسونه. شما مقاومت میکنید و درست لحظه‌ای که قانع شده و میخواهید حرفهایش را باور کرده و شماره را بدهید ایشان سوتی داده و مثلا گفته حالا چرا میترسین یه شماره تلفنه دیگه مگه میخوام بخورمت! دعوا با لفاظی‌های بعدی شروع شده. چند نفر شاهد بودند. صداها بالا و بالاتر رفته و نهایتا پسر با دوستانش خنده‌کنان از میدان دور شده‌اند. اغلب همینطور است. دعوا بدون کنترل شما شروع شده و ابعاد آن غیر قابل پیش‌بینی می‌شود. اما نگران نباشید.

خودتان به دعوا ابعاد بدهید

خودتان ببُرید خودتان بدوزید. برگردیم به داستان قبلی. از پیش آن جماعت برگشته و با اعصابی ناراحت درحال راه‌رفتن هستید که دوستی صمیمی را میبینید. چی شده فلانی؟ با پسره ترم‌بالایی دعوات شده؟ صداتو میشنیدم.

من؟ نه! من با هیچ کس دعوا نمی‌کنم. شخصیت من بالاتر از این حرفهاست.

این داستانها رو کنار بگذارید. همانطور که گفتم شما قاطی دعوا‌شده اید و حالا همه حضار دستکم بخشی از نیروی نظامی شما را رویت کرده‌اند. بجای اینکار شروع به تبلیغات کنید. بگویید و بگویید. داد و غال کنید. ابعاد رو گسترش بدید. هرچه بیشتر اطلاع رسانی کنید جو محیط طوری میشود که شما میخواهید.

به چه کسانی بگویید؟

به دوستان صمیمی بگویید که شما دعوا کرده‌اید. با چه کسی و سر چه چیزی. اگر داستان را به آنها نگویید بعد دشمن شما با تظاهر به اینکه خیر خواه شماست و شمارا دوست دارد نسخه خودش را از این گذارش تحویل دوستانتان داده و آنهارا تبدیل به دشمنان شما و دوستان خود میکند. پس بعد از دعوا با دوستانتان شفاف باشید.

به چه کسانی نگویید؟

به دوستان صمیمی دشمن خود از دعوا چیزی نگویید. شاید آنها نمی‌دانند که رفاقت قدیمی شما بهم خورده و دعوایی پیش آمده. در اینصورت می‌توانید از اعتماد اطرافیان دشمنتان استفاده کرده بلکه اطلاعات بیشتری بدست آورید:

نه مادرجان. شوخی کرده. ما باهم دوست صمیمی هستیم. راستی این شال گردن رو بدین به ایشون عصری که میاد شرکت سردش نشه. میگم یکسری پرونده داده بودم بهش نیاورده خونه؟ میشه شما زحمت بکشین بهم بدین؟ (یوقت اینکار رو نکنید که خیلی خبیثانست فقط به عنوان مثال گفتم!).

به قاضی بگویید

سر آخر عدالت از هر چیزی بهتر هست. پس به محکمه‌ای بروید و دعوا رو عادلانه حل کنید. اگه محکمه عادلانه هست که چه بهتر اما اگر عادلانه نیست بخاطر داشته باشید در یک محکمه ضعیف و ناعادلانه جای شاکی و متهم ممکن است عوض بشود (مثل قضیه دانشگاه زنجان) حتی در این محکمه‌ها اغلب ممکن است کسی برنده بشود که زودتر شکایت کرده. افکار عمومی محکمه ضعیف و ناعادلانه‌ای هستند. پس اغلب مردم حق رو تقریبا به کسی میدهند که اول داستان او را شنیده‌اند.بهرحال با رفتن به محکمه‌ای هنجار، شما به دعوا هنجار بخشیده و آنرا به مبارزه سالم تبدیل میکنید.

آشتی کنید

در دعوا هر دو طرف خسارت می‌بینند. منتها تصور ما اینست که کسی که کمتر خسارت دیده برنده شده. همانطور که از اول گفتم هرچه زودتر دعوا را تمام کنید بهتر است. اما حالا که نمیشود یک مشت زد و در رفت برنامه آشتی ترتیب بدهید.

چوب خدا صدا ندارد

اینها که گفتم اسلحه هست. شما از آن برای دفاع از مظلومین استفاده کنید. نه برای تهاجم یا حتی برای دفاع از خودتان. چون کسی که به دیگران حمله میکند همیشه کار خودش را برای خودش نوعی دفاع تفسیر میکند. استراتژي دعوا رو من اوایل دوران دانشجوییم ابداع کردم. بعدها نکاتی هم که در اخبار سیاسی نتیجه گرفتم و در دعواها تجربه کردم به آنها اضافه کردم. اما همیشه یک چیز رو فهمیدم. پلیدی و ظلم پایدار نمی‌مونه و انسان پلید که به فکر صدمه زدن به مردم هست دشمن خود هست. در جامعه نقش انسانهای پلید مانند عوامل بیماریزاست. باعث تنوع در زندگی مردم میشوند. مردم را قوی و با تجربه میکنند و حتی با خسارت زدن به مردم زمینه صبر و تلاش و خلاصه آزمونهای الهی رو برای اونها و زمینه نابودی را برای خود پدید می‌آورند. انسان پلید از مرز یک باکتری فراتر نمیرود. انسان بدخواه خود را آلت دست زمانه میکند. درواقع به دشمن خود تبدیل میشود.

از این حرف آریو به نیکی استفاده کنید

وگرنه منتظر عواقب دنیوی و اخروی آن باشید. و در پایان یک نکته به خوانندگان محترمی که ماتریالیست هستند و اصلا به آخرت ایمان ندارند. آقاجان(!) قانون دنیای مادی اینست: عمل مساویست با عکس‌العمل. اگر از حرفهای من برای اعمال نیک استفاده کردید که هیچ. اما اگر به مردم بدی کردید منتظر عکس‌العمل اعمالتان باشید.


پاسخ

  1. سلام آریو خان می خواستم بگم راهی خیلی سادش استفاده از ورد مایکروسافته به عقل مخابرات هم نمیرسه …
    وبلاگ جالبه

    لایک

  2. سلام
    من وبلاگ شما رو از وبلاگ آقا سینا دیدم ، واقعا لذت بردم ، بابا دموکراتیو ! فقط حیف که این روز ها همه جا دعواست .
    خوش حال میشم با هم همکاری بیشتری داشته باشیم .

    لایک

  3. نه بابا ! بازم آریو و مطلباش !!!
    امروز من دعوای بدی داشتم اونم بخاطر اینکه منو بچه فرض کرده بودند هی به من میگفتن چی کار بکن چی کار نکن ! خب با این سنم واقعا بده اونا به من بگن اینا رو . هرکی جای من بود عصبی میشد.
    ولی بازم دوست ندارم دعوا کنم چون ذهنیت منفی ازم درست میشه منتها اینی که حق منو پایمال کنن و توی کارام دخالت کنند رو نمیپذیزم
    ضمنا دعوا کردن ایجاد فیلتر ذهنی برای دیگران میکنه اونوقت از اون موقع دیگه افراد با من محتاطانه تر برخورد میکنند و اینجوری من کمتر متوجه عیب و ایرادای خودم میشم . پس بزارید دیگران هرچی دلشون میخواد بهتون بگن اینجوری بیشتر خودتون رو میشناسین !!!

    لایک

  4. مطلبت كامل جامع و شامل بود.

    لایک

  5. ممنون چه راه ساده ای یاد ما دادی خیلی عالی بود
    ——————————————————-
    خواهش میکنم. فقط امیدوارم در راههای درست و نیک استفاده بشه.

    لایک


بیان دیدگاه

دسته‌بندی