بعد از خواندن مطلب خانم مارپل چند نمونه مرگ عجیب غریب هم من به ذهنم رسید. اگه این روزهای پاییزی دچار افسردگی رجعتی هستید (مثل خودم) توصیه میکنم اینهارو نخونید. یجورایی دپسردهتر میشید! اگر نه که
چند سال پیش یک دکتری با دو مرد جوان برای گردش به ابادان اومدند. از اونجا که آبادان خیلی شهر کوچکی هست خبر مرگش خیلی زود پیچید! مرد بیچاره شام سفارش ماهی سبور میده و اینقدر عاشق این غذای جنوبی میشه که با وجود کهولت سن سه پرس کامل میخوره (ماهی سبور خیلی چرب هست یک پرس اون یک مرد میانسال رو سنگین میکنه). بعد از مدت کوتاهی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
پزشک قلبی در تهران (این یکی هم یادم نیست اسمش چی بود ولی یادمه برنامه تهران بیست وسی خبرش رو داد) در راه رسیدن به محل کار در ترافیک دچار حمله قلبی میشه با موبایل به همکاران خبر میده که در ترافیک به دادش برسند و نجاتش بدند. همکاران این پزشک اون رو در حالی پیدا میکنند که سرش روی فرمان ماشین افتاده و در حالیکه پیشانیش مداوم بوق را فشار میداده درگذشته!
دندان پزشک ماهشهری (ده آخه این یکی هم اسمش رو میدونم اما از بابت آبروش اسمش رو نمیگم م.ش) بر اثر خوردن بسیار مشروب الکلی دچار سیروز کبدی شد و در نهایت در حالی که همه رختخواب خود رو به خون دلش آغشته کرده بود مرد.
پسر عمه من برای سفر به خارجه عازم بود که کسی که قرار بود از مرز ردش کنه (غیر قانونی دیگه) گفت از قرار فعلا مرز بستست و بهتره چند روزی صبر کنی تا اوضاع روبراه بشه. بنده خدا تصمیم میگیره برای چند روز به خانه خاله خودش در شهرستان برود. در راه چرخ پراید صفر کیلومتر بطور کامل از جا کنده میشه (پلس میبره!) ماشین چپ میکنه پسر عمه این جانب از شیشه شاگرد به بیرون پرتاب شده جان به جان آفرین تسلیم میکند!
چقدر طولانی شد. شاید بزارمش تو وبلاگ خودم به عنوان پست.
آریو جان من آیدیه یاهوم *********_****** خواستی add کن باهم صحبت کنیم
از وبلاگ chetandarchet
————————————————
ای خدا! شد یه روز تو عمرمون یه دختر به ما شماره تلفن که نه! حداقل یه آیدی یاهو بده؟
لایکلایک
By: mediumco0l on نوامبر 13, 2008
at 8:24 ب.ظ.
ولی این دندان پزشک خیلی بد مرده ها آریو
لایکلایک
By: weblogchi on نوامبر 13, 2008
at 9:28 ب.ظ.
مرسی از نظرت ولی چیزی تو میلم نبود که! یعنی نرسیده؟؟:(
لایکلایک
By: خانوم مارپل on نوامبر 13, 2008
at 10:31 ب.ظ.
اون بنده خدا جراح قلب که تو ترافیک سکته کرده از دوستان بوده که چند روز بعد میخواسته بره دیدن خانواده اش که خارج بودن 😦
لایکلایک
By: خانوم مارپل on نوامبر 13, 2008
at 10:48 ب.ظ.
بیچاره ها
لایکلایک
By: صندوقک on نوامبر 18, 2008
at 2:40 ب.ظ.