نگاشته شده توسط: آریو شعبانی | مِی 11, 2014

هدف اصلی از تبلیغ برای افزایش جمعیت

عکس از ایسنا

عکس از ایسنا

در مترو ایستاده بودم. بازوی خیس از عرق مردی که تلاش میکرد میله بالای سر را رها نکند به صورت من فشرده میشد و باسن من هم به شکم خانم پشت سری فشار می‌آورد. بازوی پسری که در میان این شلوغی دوست دخترش را در بغل میفشرد با هر ترمز به من کوبیده میشد و من در این ازدحام جمعیت باید راه را برای انبوه دستفروشان مترو باز میکردم. هر ایستگاه به تعداد کسانی که دم درب واگن با خواهش و تمنا جایی برای سوار شدن میخواستند افزوده میشد و من را به فکر وضعیت خودم برای مهاجرت در اوج بحران اقتصادی می‌انداخت. در این لحظه به مسافران گفتم: من در فکر سیصد ملیون جمعیت مقام معظم هستم! کجا باید این جمعیت رو جا بدیم؟ روی سقف قطار؟؟

عکس از خبرگذاری مهررهبر جمهوری اسلامی بتازگی خواهان افزایش جمعیت شده و بر خواسته خود اصرار میورزد. قبلتر از او رئیس دولت سابق وی احمدی‌نژاد همین حرفهارا بر زبان رانده بود. دریاچه‌ها و رودخانه‌ها یکی پس از دیگری خشک میشوند.  رودخانه زاینده‌رود، دریاچه ارومیه و غیره ازین دسته هستند. در آستانه فصل تابستان شهرداری تهران بیلبوردهایی در سطح شهر نصب کرده و هشدار میدهد که خطر خشکسالی در تهران جدیست. با این اوصاف خامنه‌ای کجا میخواد این جمعیت را جای بدهد؟

اولین حالت: خامنه‌ای این حرفها را بیخودی و از سر کهولت سن گفته و سایر مقامات هم علاقه‌ای به نظر وی نشان نمیدهند. این اواخر با پخش برنامه‌ها تلوزیونی برای تشویق مردم به فرزندآوری بیشتر و حتی نصب بیلبوردهای تبلیغاتی در این باره در سطح شهر این نظریه را میتوان رد کرد.

دومین حالت: خامنه‌ای و مسئولین علاقه‌مند به افزایش جمعیت هستند چرا که فکر میکنند یک ملت پرجمعیت در جنگها به یاری حکومت خواهند آمد. جمعیت بیشتر به معنای قدرت ملی بیشتر نیست. اینرا من و شما میدانیم. اما رژیم دیکتاتوری حاکم بر ایران هم با دیدن سرنوشت معمر قذافی و صدام حسین تاکنون باید فهمیده باشد که یک جمعیت ناراضی و خشمگین نه تنها در هنگام جنگ کمکی به حاکم نخواهند کرد بلکه ممکن است خود به ارتشی علیه حاکمیت تبدیل شوند.

سومین حالت: افزایش جمعیت ملت را فقیر کرده و ملتی فقیر و سرخورده براحتی سرکوب خواهند شد. این نظریه را بیشتر از همه در وبسایتها و اخبار میخوانم و میشنوم. نگرانی ابراز شده از سوی حاکمیت پیرشدن جمعیت است و بنا بر همین نگرانی مردم را دعوت به فرزند‌آوری بیشتر میکنند. اگر بنا را براین بگذاریم که حاکمیت منظور واقعی خود را صادقانه بیان نمیکند و هدف از این برنامه سرکوب آسانتر مردم در آینده است،  نباید هرگز فراموش کنیم که یک  کشور کم جمعیت اکثرا سالمند و فقیر خیلی راحتتر از یک کشور پرجمعیت اکثرا جوان و فقیر قابل سرکوب است.

درحال حاضر ازدواج در ایران به پدیده‌ای لوکس و دستنیافتنی تبدیل شده است. آمار دقیقی در این مورد سراغ ندارم، ولی با آنچه خود در ایران مشاهده کرده‌ام اکثر متولدین دهه شصت امکان ازدواج، داشتن خانه مستقل و درآمد مکفی را غیرممکن دانسته و سکس مخفیانه در خانه خالی و معاشقه در کوچه‌های خلوت و صندلی عقب تاکسی را به ازدواج ترجیح میدهند. نباید نادیده بگیریم که بهرحال عده زیادی از جوانان زندگی زناشویی را متاسفانه اینگونه تجربه میکنند و بدور از ثبت رسمی ازدواج، مخفیانه به لذت جنسی ناخنک میزنند. اگر اینها را زوجهای غیر رسمی درنظر بگیریم، بسیار بعید است از این زوجهای غیر رسمی فرزنی حاصل شود. این از حساب کسر بزرگی از جوانان ایران. از باقی زوجهای رسما ازدواج کرده هم بخش زیادی تصمیم میگیرند بعد از پنج سال از زندگی مشترک فقط و فقط یک فرزند بیاورند. من اسم این وضعیت را میگذارم فرهنگ هیچ فرزندی. اگر این رویه هیچ فرزندی فعلی ادامه یابد جمعیت ایران تا چند دهه آینده متشکل از اکثریتی پیر و فرتوت خواهد بود. آیا این عده پیر و از کار افتاده خطری برای حکومت خواهند داشت؟ آیا حکومتی که تا آن زمان اتمی هم شده نمیتواند بسادگی مانند کره شمالی نیازمندان را بحال خود رها کرده تا بتدریج از گرسنگی و بیماری از پای دربیاییند. به نظر من هدف از تشویق مردم به افزایش جمعیت، هرچه باشد تشکیل جمعیتی از جوانانی بیکار و فقیر در آینده به سرکوب بهتر مردم کمکی نخواهد کرد.

چهارمین حالت: منظورهای خاص برای مخاطبین خاص. حکومت بخوبی میداند که با تشویق مردم به افزایش جمعیت، اقلیت طرفدار حکومت از این خواسته پیروی خواهند کرد. اکثریت فقیر و درمانده و عصبانی از حکومت از این خواسته سرباز خواهند زد و حتی اگر برای بچه‌دار شدن برنامه‌ریزی میکردند حالا تحت نوعی احساس نافرمانی مدنی از این کار سرباز خواهند زد. بنابراین در آینده اکثریت نسل جوان از آن خانواده‌های طرفدار حاکمیت بود. بر این اساس حکومت همواره مردم را تشویق به فرزند‌آوری خواهد کرد. درعین حال از بلندگوهای رسمی خشکسالی و کمبود منابع طبیعی را هم به آنها یادآور خواهد شد (تشویق طرفداران به فرزندآوری بیشتر و ترساندن باقی مردم از اجرای این امر). درضمن روشهای جلوگیری از بارداری هرگز نباید بطور کامل ممنوع و دور از دسترس بشوند. ممکن است قیمت کاندوم و قرصهای زد باروری بالا برود یا حتی بنظر بیاید که داروخانه‌ها قاچاقی مبادرت به فروش این محصولات میکنند، ولی همیشه در دسترس خواهند بود.
اگر غیر از این شود، اگر کاندوم و قرصهای ضدبارداری با دستور رژيم کمیاب شده و مردم مانند سالهای اول انقلاب ناخواسته باردار شده و سیلی از فرزندان در کشور براه افتد، سوال همچنان برقرار خواهد بود: خامنه‌ای و ولیعهد او کجا میخواهند این جمعیت را جای بدهند؟


پاسخ

  1. مورد چهارم درسته اما از سالها قبل مرجع تقلیدهای سنی ها جلوگیری از بارداری رو حرام اعلام کرده بودند،خامنه ای به شدت از سنی ها متنفره و فکر میکنه یه روز ممکنه تعداد سنی های ایران از شیعه ها بیشتر بشه،با توجه به حالت چهارمی که گفتی این دستور برای مخاطبین خاص هست
    پس خامنه ای به فکر نسل جوان خودی،شیعه و سرسپرده به حکومت هست.
    راه حل گسترش آگاهی هست
    همون آخوندی که چندین بچه درست کرده اگر اون بچه ها آگاه بشن دیگه سرسپرده حکومت نخواهند بود.
    ———————————-
    ممنون که مطلبمو خوندی 🙂
    من با گسترش آگاهی کاملا موافقم.
    بنظر من اگر گسترش آگاهی میخواد صورت بگیره همین ایام و قبل از براه افتادن یک انفجار جمعیت جدید باید صورت بگیره. باید اقشاری که بیشتر از همه مستعد باورپذیری از حکومت هستند و بیشتر از همه مظنون به فرزندآوری زیاد هستند آگاه بشن. اقشار فقیر و اقشار کم سواد بیشتر از همه ممکن است تحت تاثیر تبلیغات رژیم بچه بیارن و هر دو دسته هم دسترسی به اینترنت ندارند یا اگر هم داشته باشند به اینترنت فیلتر شده دسترسی ندارند. نیاز به شبنامه نویسی در این زمینه بسیار احساس میشه.

    لایک


بیان دیدگاه

دسته‌بندی